چتر ولایت
? چتر ولایت برای تربیت مومن
? در کتب ادبی قدیم داستانی چنین نقل شده: سلطانی یک باز شکاری داشت که خیلی به این باز رسیدگی می کرد و خیلی این را دوست داشت. روزی این باز شکاری که روی ساعد سلطان نشسته بود به دنبال پرنده ای برخاست، آن را دنبال کرد و رفت تا به خانه پیرزنی فرود آمد. پرنده و باز رفتند و گیر افتادند. باز شکاری همانجا ماند.
? پیرزن تا حالا باز شکاری ندیده بود، سر و کار او با مرغ خانگی و خروس و… بود، نشناخت که این چه حیوانی است. به حیوان نگاه می کرد می گفت: سبحان الله چرا نوک این کج است؟ این طوری که نمی تواند دانه برچیند، نگاه می کرد به پاهای او می دید چنگال این بیش از معمول بلند است، نگاه می کرد به پر و بال او می دید خیلی پر و بال دارد.
? پیرزن آرام آرام خود را به این باز شکاری رساند، او را گرفت و یک چاقو برداشت و اضافه چنگالش را زد، اضافه ای که خیال می کرد اضافه است، بعد دید پر و بال او هم اضافه است و شروع کرد به کَندن پر و بال ها، مقداری گذشت دید نوک این کج است، فکر می کرد این می خواهد دانه بردارد و نمی تواند، چاقو آورد و نوک این را هم برید.
? از طرفی در شهر جار می زدند که باز سلطانی رفته است و در خانه و محل هر کسی باشد محل و خانه او به غارت است! ولی این پیرزن نمی دانست که این حیوان باز است، باز شکاری سلطان است.
? روزی خانمی از همسایه ها به خانه اش آمد و دید یک حیوان عجیبی آنجا است، از پیرزن پرسید: این چرا اینطوری است؟ گفت این مرغک بیچاره اینجا آمد من هم دیدم هم چنگال او بلند است، هم بال او زیاد است و هم نوک او کج است، اینها را برای او درست کردم. پیرزن به نظر خود یک خدمتی کرده بود.
? همسایه گفت: به گمانم این باز شکاریِ سلطان باشد که دارند جار می زنند، بگذار برویم خبر بدهیم. خبر دادند، مأمورها آمدند گفتند بله، این باز، باز شکاری سلطان است. به سلطان خبر دادند که این بلا سر باز تو آمده است، گفت: او را بیاورید، او را آوردند. اطرافیان پیرزن را سرزنش کردند، ولی سلطان به باز نگاه می کرد و می گفت: هر کس ساعد سلطانی را رها کند و به خانه پیرزنی درآید [سزایش همین است] همین خواهد شد.
? عرض بنده این است که مؤمن باز شکاری ساعد سلطان ولایت است، او می داند چگونه باید مؤمن را تغذیه کند. جایگاه اهل ایمان بر ساعد ولایتی آقا امیرالمؤمنین و اهل بیت عصمت و طهارت است.
? وقتی مؤمن فاصله می گیرد مردم خیلی بلا سر او می آورند، بلاهایی که بشناسیم یا نشناسیم، بدانیم یا ندانیم، نیت آنها خیر بوده باشد یا خیر نبوده باشد. جایگاه مؤمن ساعد ولایت امیرالمؤمنین و اهل بیت عصمت و طهارت است. اگر فاصله بگیرد دیگران قدر او را نمی شناسند، اصلاً او را نمی شناسند، ظرفیت ها و استعدادهای او را نمی شناسند، رشد او را نمی شناسند و او را از رشد محروم می کنند، فقط یک مأمن در تمام هستی وجود دارد این هم ولایت خدا و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت است.
? ولی این ولایت حقیقتی دارد باید ملتزم شد، شرایطی دارد باید ملتزم شد، باید پای این ولایت ایستاد. چتر ولایتی «اللَّهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ» از مؤمن حمایت می کند، او را خلق کرده است و می تواند به او جهت دهی کند می تواند مؤمن را تربیت کند، این چتر ولایتی و حمایتی برای مؤمن است. چتر ولایتی «إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ» یعنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) ساخته شده است برای تربیت نفوس، جای دیگر خبری نیست.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
? حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری