حضرت موسی
? حضرت موسی بسیار اهل گذشت بوده اند. مردم آن زمان میدانستند نبوّت چه عظمتی دارد و نبیشدن چه مرتبهی بلندی است.
حضرت موسی، شب در حال حرکت بودند که نبوّت به ایشان ارائه شد:
یا مُوسى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمین، (اى موسى، منم خداى یکتا، پروردگار جهانیان. قصص، 30)
وقتی نبوّت عرضه شد، با گذشت و صدق و صفای فوقالعادهای گفت:
وَ أَخی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعی رِدْءاً یصَدِّقُنی إِنِّی أَخافُ أَنْ یکَذِّبُونِ؛ (و برادرم هارون از من به زبان -سخن گفتن- شیواتر است، پس او را با من به مددکارى بفرست که مرا تصدیق کند- راستى و درستى دعوى مرا بیان کند-، زیرا مى ترسم مرا دروغگو شمرند. قصص، 34)
? خیلی بزرگواری می خواهد تا انسان اینگونه گذشت داشته باشد. می دانست اگر کسی نبی شد، در دنیا و آخرت، ممتاز خواهد بود. ارتباطات اجتماعی هارون، بهتر بود؛ ولی خداوند موسی را برای این کار انتخاب کرد. بعد هم بین آن دو تقسیم شد؛ یعنی ادامهی خط نبوّت، در ذریّهی هارون قرار گرفت، ولی با دعای حضرت موسی، یک روغنی به چراغ هارون هم ریختند. خداوند در جواب موسی فرمود:
نگران نباش: وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى(و ما بار دیگر به تو نعمت فراوان دادهایم. طه، 29-37)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
? حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری